الین جانالین جان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

نفس ماماني و بابايي

تو جونمی ....

چقدر کودکی ات رو دوست دارم، چقدر با تو بودن واسم لذت بخشه؛ از اینکه تو بغل خودم به خواب میری خوشحالم؛ از اینکه معصوم ترین موجود عالم کنارمه بزرگی خداوند رو حس می کنم و می بینم؛ وقتی به من می گی مامان جون، آرامشی می گیرم که قابل تصور نیست؛ وقتی می گی همه رو دوست داری خوشحال میشم که معنای دوست داشتن رو به خوبی درک کردی؛ این روزا دلتنگم... ولی با تو ای امید زندگی مامان، همه چیز رنگ می گیره؛ با تو حتی تمام ناملایمات و دلتنگی ها کمرنگ و کمرنگ تر می شه؛ الینم؛ شدی تمام زندگی مامان، شدی تمام وجودم، تو که باشی همه چی خوبه ؛ تا همیشه ممنونتم ... چون با تو لذت روئیدن و شکفته شدن،‌لذ...
23 فروردين 1394

برای مامان قشنگم

با احترام، تقدیم به مامان گلم که بی هیچ منتی مراقب دخترمه تا من با آرامش سرکار برم و نگران الین عزیزم نباشم. مامان عزیزم روزت مبارک                         قلمم ، راست بایست! واژه ها، ... گوش بفرمان قلم! همگی نظم بگیرید، مودب باشید! صاحب شعر عزیزیست بنام ، مادر... امشب از شعر پرم ، کو قلم و دفتر من؟ آنقدر وسوسه دارم بنویسم که نگو... تک و تنها و غریبم تو کجایی مادر ؟ آنقدر حسرت دیدار تو دارم که نگو... بس که دلتنگ توام از سر شب تا حالا آنقدر بوسه به تصویر تو دادم که نگو... جان ...
20 فروردين 1394
1